عزیزترین دشمن
شخصیت اصلی داستان، "جرالیدن"، دختری است که در کودکی پدر و مادرش را بر اثر سانحهای از دست داده است .از آن پس عموی مجردش "چارلز " تربیت و مراقبت از او را بر عهده میگیرد" .آگوستا "دختری است که در گذشته نامزد "چارلز "بوده که به دلایلی موفق به ازدواج با یک دیگر نمیگردند ;اما معاشرت میان آنها قطع نمیشود و او در تربیت جرالیدن که دختری خودکامه و مغرور است به چارلز کمک میکند .آگوستا برای تقویت روحیه جرالیدن سفری ترتیب میدهد که در این سفر، جرالیدن متوجه اخلاق ناپسند خود میگردد .از طرفی جرالیدن و "فیلیپ "ـ پسر یکی از دوستان چارلز ـ سخت به یک دیگر علاقهمند میشوند و ....