هیچ کس مثل تو نیست
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر با موضوع داستان عاشقانه، قصة زندگی دختری به نام «شباناز» است. «شبناز» دختر زیبایی است که عاشق پسری هنرمند به نام «سامان» در تهران میشود. «سامان» هنرمندی است که با ادای کلمات ظریف و شاعرانه، شبناز را عاشق خود کرده است. «شبناز» علیرغم مخالفتهای شدید پدر و مادر خود و «سامان»، با او ازدواج میکند، امّا قدم در راهی میگذارد که جز دروغ برای او عشقی به همراه ندارد. «سامان» بارها و بارها دچار اعمال ناپسند شده و «شبناز» با عشق پاک خود او را عفو میکند، امّا سرانجام «سامان» به اتّهام مشارکت در قتل دستگیر میشود. تنها دلخوشی «شبناز» وجود دخترش «پری ناز» است، ولی در شبی خبر تصادف و مرگ او را میشنود و تا ابد تنها میماند. او اینک قصة زندگیاش را برای دوستش «فریده» تعریف میکند.