جامعهشناسی معرفت: سیر تاریخی، نظریهها و چشماندازها
شناخت (جامعهشناسی)
جامعهشناسی معرفت را در معنی گستردة آن، میتوان به عنوان شاخهای از جامعهشناسی تعریف کرد که رابطة میان تفکر و جامعه را بررسی میکند. این حوزه از جامعهشناسی با شرایط اجتماعی یا هستیشناختی سرو کار دارد. محققان این حوزة جامعهشناسی، با فراتر رفتن از محدودیتهای تحلیل جامعهشناسی حوزة معرفت، آنچنان که به نظر میرسد این اصطلاح بر آن دلالت دارد، به نحو عملی به مطالعة کل محدودة فراوردههای ذهنی ـ فلسفهها و ایدئولوژیها، مکاتب سیاسی و تفکر الوهی ـ مشغول میشوند. تاب حاضر شامل پنج فصل است. در فصل اول و دوم با بررسی روند تاریخی شکلگیری حوزة جامعهناسی معرفت، گرایشهای مهم و تأثیرگذار در این قلمرو، توضیح داده میشود. در فصل سوم، رابرت مرتن با هدف ارائة دیدگاهی انتقادی نسبت به رویکردهای موجود در حوزة جامعهشناسی معرفت، میکوشد پارادایمی برای مطالعه در این عرصه به دست دهد تا از خلال آن بتوان مطالعات انجام گرفته در این حوزه از جامعهشناسی را دستهبندی و طبقهبندی کرد. فصل چهارم ترجمة مقالهای از کارل مانهایم است که براساس زمینة اصلی مطالعاتی او، یعنی جامعهشناسی معرفت، به نگارش در آمده و به شکل مصداقیتری برخی از آموزههای موجود در این قلمرو را مطرح میسازد. در فصل پنجم نویسنده برخی از مسائل اجتماعی را بیان کرده و توضیح میدهد که بررسی آنها در قلمرو جامعهشناسی معرفت قرار دارد.