افسانه فلکالافلاک
افسانهها و قصههای ایرانی
کتاب مصور حاضر، داستانی از افسانهها و قصههای ایرانی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ج) و (د) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در گذشتههای بسیار دور پادشاهی بود که تنها یک دختر داشت. این دختر بسیار دلاور بود. او اسبسوار و تیراندازی ماهر بود و بسیار زیرک و شجاع. چنان کمانچه مینواخت که هر که صدای کمانچه او را میشنید، مسحور میشد. پادشاه دخترش را بسیار دوست میداشت. کمکم زمان آن فرارسید تا پادشاه جانشین خودش را معرفی کند. همه بزرگان جمع شدند و منتظر بودند. پادشاه به همه اعلام کرد که چون پسری ندارد، میخواهد دخترش را جانشین خود کند».