مردی که پروانه شد
داستانهای فارسی - قرن 14
«مردی که پروانه شد» برشهای زندگی عکاس آزاده جنگ است. این رمان حول شخصیت عباد، عکاسی است که در جنگ اسیر شد و سالهای زیادی را در عراق زیر شکنجه بعثیها گذراند. داستان را شخص دیگری روایت میکند؛ شخصی که کم کم تحت تأثیر عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره عباد داستانی بنویسد. در اصل راوی داستان یک نویسنده است که مردد است که از کجای زندگانی شخصیت مورد علاقهاش بنویسد. این تردید هم بخاطر عظمت خاطرات و وقایع اطرافِ عباد است. داستان در زمان پس از آزادی عباد روایت میشود، تقریبا نزدیک به زمان معاصر. اما فلاش بکهایی هم به خاطرات زندان و جوانی او دارد. عباد از پیله زندان بعثیها آزاد شده و در جامعه امروز پوست انداخته و اندک اندک تبدیل به آدم دیگری میشود. پروانه شدن نماد آزادگی در عقیده است.