یک لیوان شطح داغ
نثر فارسی - قرن 14
در مجموعهی حاضر، قطعاتی منثور با عناوینی از این قبیل به چاپ رسیده است: "فرشتهی چادرنشین"، "کرانهی غیب"، "زلزلهی اساطیری"، "سایهبان اشراق"، "فراق فلسفه"، "قالیچهی سکوت" و یک لیوان شطح داغ". "عشق"، "عرفان"، "ولایت" و "شعر" پارهای از موضوعات کتاب هستند. برای نمونه در بخشی از کتاب میخوانیم: "مرا به زمینهی آبی چشمهایش دعوت کرد، به پاس نخستین شکوفههای لبخندش به ایوانهای غنچهگرفتهی آوازش برد و در کنارهی آرامش رهایم کرد تا آفتابگیر نگاهش را بنگرم، او مرا به سمت طراوتش برد و به شکرانهی پرندههای بیآرام تبسمش که به لانههای اشتیاق بازمیگشتند و پردههای مات نگاهم را کنار زد و تمام تماشایش را نثار کودکان حیرتم کرد... او مرا به ابدیت گذرا و جاودانگی کوتاه خود برد، در دستم جوانهای بیپایان نشاند و در مردابم آرامشی طوفانی انگیخت و با آوایی که از هیچسو میآمد صدایم زد: فرشتهی خاکی! و صدایم زد: اندوه بیا...".