سبد سفارش شما خالی است!

این کتاب، رمانی فارسی در ژانر جنایی است. دختری به‌نام «دلربا» که پس از قتل مرموز پدرش در کلبه‌ای وسط یک باغ همراه با زنی غریبه و ازدواج مادرش با برادر پولدار همان زن، زندگی‌اش را ازدست‌رفته می‌داند، پس از ملاقات با پسر ناپدری‌اش، «رهام»، که در قتل حضور داشته و بر اثر سانحه‌ای خاطرات مرتبط با یک‌سال گذشته را از یاد برده، تنها یک جمله‌ی مرموز درباره قتل پدرش از او می‌شنود: «باید از اون زن فاصله بگیری». دلربا که به شوهرِ مادرش مشکوک است به تعقیب او می‌پردازد و در این تعقیب‌وگریزها متوجه حضور رهام می‌شود. او نیز پدرش را دنبال می‌کند! در این میان پیدا شدن یک قاب نقاشی از چهره‌ی دلربا در اتاق آن زن غریبه‌ی همراه با پدرش، و پی بردن به اینکه این تصویر مادر رهام است دلربا را بیش از پیش آشفته می‌کند... .