پدر‌بزرگ همه چیز را نگفته بود

پدر‌بزرگ همه چیز را نگفته بود

داستان‌های اجتماعی

کتاب مصوّر حاضر، داستانی اجتماعی و تخیلی برای گروه سنّی (ج) است که با هدف زنده نگه داشتن خاطرات بزرگترها و احترام به آن‌ها نگاشته شده است. در این داستان آمده است: «عباس» خاطراتش را مرور می‌کند که چگونه نام پدرِ پدربزرگش را برایش انتخاب کرده‌اند تا نام پدربزرگشان زنده بماند. او از آلبوم عکس‌های خانوادگی، عکس‌های پدربزرگش را ورق می‌زند و خاطرات آن‌ها را بیان می‌کند. «عباس» همیشه با عکس پدربزرگش حرف می‌زند. پدربزرگش می‌گوید: «همه یک روز می‌میرند. بعضی‌ها موقع مرگ ناراحتند و بعضی خوشحال و خوش‌به حال کسانی که موقع مردن خوشحالند». پدربزرگ به «عباس» نصیحت می‌کند که رنگ زندگی‌اش را سفید نگه دارد، تا موقع مرگ دوباره متولّد شود. زیرا خود پدربزرگ نیز با این که از دنیا رفته است، دوباره در قاب عکس نورانی‌اش متولّد شده است.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
نویسنده:

محمدمهدی رسولی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1390

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

26

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643376697

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف