صبر میراث من
"نازنین" که به تازگی پدر خود را از دست داده، خاطرات گذشته را در ذهنش مرور میکند. پدرش، حاج مرتضی اولیایی، در جوانی با "نرگس"، دختر فرشفروش معتبری ازدواج میکند. نرگس و مرتضی دلباختۀ یکدیگر هستند و به رغم مشکلاتی که در زندگی آنها وجود دارد، زندگیشان به خوبی سپری میشود و آنها صاحب پنج فرزند میشوند، پس از چندی نرگس در سن جوانی دچار بیماری سختی شده و با وجود تلاشهای همسرش برای بهبود او زمانی که نازنین تنها هفت سال دارد از دنیا میرود. حاج مرتضی با اصرار فرزندان و اطرافیان بار دیگر ازدواج میکند. "مهین"، زنی بدجنس است که برای آزار نازنین از هیچکاری دریغ نمیکند، اما نازنین به دلیل علاقۀ بسیار به پدر، دم نمیزند و در مقابل رفتارهای زشت او صبر پیشه میکند، تا این که پدر از دنیا میرود.