راننده تاکسی: مجموعه داستان طنز کوتاه
داستانهای طنزآمیز فارسی - قرن 14 / داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
داستان کوتاه «آدمشناس» دربارة یک رانندة تاکسی است که ادعا دارد با مشاهدة ظاهر افراد میتواند شغل، شخصیت و حتی مقصد آنها را تشخیص دهد. یکی از روزها، او آهنگسازی را سوار میکند که قرار است به استقبال همسرش که دکتر آرشیتکت است و از ایتالیا آمده، برود. رانندة تاکسی پس از گفتوگوی بسیار با مسافر حدس میزند که او برای تجارت میخواهد به دوبی برود، اما مسافر میگوید که میخواهد به استقبال همسرش برود. سپس راننده حدس میزند که همسر مسافر باید پزشک باشد، اما در مییابد که او دکتر آرشیتکت است. راننده که متوجه میشود تمام حدسهایش اشتباه بوده دیگر حرفی به میان نمیآورد. مجموعة حاضر حاوی داستانهای کوتاه از یک نویسنده است. به تصریح نگارنده: «انتخاب تاکسی برای مکان روایت داستانها و رانندة تاکسی در نقش راوی داستانها صرفا از آن جهت بوده که در حال حاضر، هیچجایی مثل تاکسیها محل تجمع آدمهای کاملا متفاوت از بطن اجتماع و گفتوگوی کوتاه و بحثهای بعضا جدی آدمها نیست و از این جهت، هیچ قشری به اندازة رانندههای تاکسی نمیتوانند راوی ماجرایی که در این محل روی میدهند باشند».