قشنگترین اشتباه چشمانم
داستانهای فارسی - قرن 14
«نازنین» دختری زیبا و دوستداشتنی است که در کنار پنج برادر و پدر و مادر صمیمی و زحمتکش خود در آمل زندگی میکند. در سفر به تهران و دیدار با پسرعمّهاش «مهرداد» عاشق وی میشود و به مدّت سه سال نجابت خود را حفظ میکند. تا اینکه مهرداد به او ابراز علاقه می کند و ازدواج عاشقانة آنها صورت میگیرد. اما زنی شیطانصفت به نام «سوسن» به زندگی آنها وارد میشود و با مهرداد ازدواج میکند. نازنین، که هنوز عاشق مهرداد است، بهرغم آگاهی از این موضوع با صبوری و همچنان با عشق و احترام با مهرداد رفتار میکند تا اینکه بعد از مدتها و به دنیاآمدن پسرشان «مهرشاد»، مهرداد به عشق نازنین ایمان میآورد و سوسن را برای همیشه از زندگیاش خارج میکند و همراه نازنین و فرزندان خود زندگی همراه با آرامش را در پیش میگیرند.