مسیح مادر "نشان زن در زندگانی و آثار احمد شاملو"
در این کتاب نشان زن به ویژه تاثیر "آیدا" در زندگانی و آثار "احمد شاملو" نقد و بررسی میشود. ".... اما اینک آیدای جوان و ایثارگر، خدایی که آمده بود تا شیطان را از خانه وجود شاعر رانده و آن را از آیات آبی خود لبریز کند میکوشیدند تا ناتوانیها را از وجود او گریزانده و او را از تواناییهای نهفتهاش آگاه کند. و این چنین بود که مرتب در گوشش میخواند که: تو میتوانی و این مایه از استعداد را داری تا نردبام شعر معاصر را بالا رفته و قله نشین آن شوی. کاری و کلامی که پیش از آن هیچ گاه از هیچ یک از زنان زندگانیاش نشنیده بود، چه زنان ایستا و ثابت و چه زنان گذرا و روندهای که هر یک به پوسته نازک دل او، زخمی زده و بیخیال به رای خویش رفته بودند. زنانی بیشتر دل بسته خود و تمایلات خود، مغرور و سرافراز و همآورد شاعر، نه تسلیم، نه مقهور قدرت درونی او که گرفتار درد بی مادری بود و زن را نه برای زن بودن، نه برای عشق ورزیدن و داد و گرفتهای احساساتی، که بیشتر برای رفع نیازهای روانی خود میخواست و گردنکشیهای او را تاب نمیآورد و به آن سرنمیگذاشت! و این چنین بود که هر چه به آیدا نزدیکتر میشد و ویژگیهای اخلاقی او را بیشتر میشناخت پسرک مهر جو و سرخورده دروناش را آزادتر میساخت تا با نیاز آشکاراتری به دامان آن دوشیزه جوان که از ذات مادری به دنیا آمده بود بیاویزد و از او امن و امان بیشتر طلب کند. زنی که به گواهی آن چه در گفت و گوهایش با نشریات آمده است عشق را در ایثار خلاصه میکرد و تشنه بخشیدن تمامی هستیاش به مردی بود که او را هم سنگ خدایان اساطیری میدید و از همان آغاز بر آن سر بود تا نه تنها قلب، بل تمامی زندگانیاش را ارمغان آرامش، آسایش و پرورش استعداد او کند و خود تنها در سایه او و فقط برای او، اویی که "من"اش بسیار قوی بود زندگانی را به سر برد!".