افسانههای صحرا
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب مشتمل بر افسانهها و داستانهای کوتاهی با عنوانهای «راز زبان حیوانات»، «دوستی موش و کلاغ و روباه»، «بارش حیوان از آسمان»، «هیزمشکن و مار سفید»، و... است. در داستان «زن عاقل»، در روزگاران قدیم چوپانی زندگی میکرد که شش ماه در سال را در خانه و شش ماه در صحرا بود. یکبار وقتی چوپان میخواست به صحرا برود پولهایش را به امانت به کدخدای روستا سپرد و رفت. چوپان پس از شش ماه از صحرا به خانه بازگشت و مستقیم به خانه کدخدا رفت تا پولهایش را پس بگیرد. کدخدا از سادگی چوپان استفاده کرد و با بیتفاوتی به او گفت که او را نمیشناسد و پول کسی را هم به امانت نگرفته است و... .