بادبادکباز
داستانهای آمریکایی - قرن 21م.
امیر فرزند یکی از ثروتمندترین بازرگانان کابل است که بعد از اشغال آنها به دست روسها به آمریکا میرود و به شغل نویسندگی روی میآورد. بعد از بیست و شش سال و زندگی در فرانسیسکو با تلفن رحیمخان، بهترین دوست و مشاور و راهنمای او از پاکستان به دوران کودکی و گذشتة سراپا گناه خود برمیگردد. به یاد دوازدهسالگی خود در کابل، روزی سرد و زمستانی در سال 1975 که شخصیت و منش امروزیاش را حاصل آن اتفاق میداند، میافتد. امیر در یک مسابقه بادبادک بازی پیروز میشود و حسن دوست و خدمتکار وفادار آنها تاوان سنگینی برای نگه داشتن بادبادکی که حق برنده شدن بود، میپردازد. اما امیر با دروغ بیشرمانهای پاپوشی برای او درست میکند که باعث میشود حسن و پدرش خانه را ترک کنند. امیر اکنون به یاد حسن زمستان 1975 در زندگی در کابل میافتد و اتفاقات و وقایع آن را دوباره مرور میکند. تا شاید راهی برای جبران گذشتة گناهآلود خود پیدا کند.