در روزگاران گذشته
افسانههای عامه - ادبیات کودکان و نوجوانان / افسانهها و قصههای کارائیب - ادبیات نوجوانان
آنانسی در سالهای خشکسالی، در جادهای جنگلی، یک کاسة جادویی پیدا کرد که با گفتن «پر شو»، کاسه پر از غذاهای لذیذ میشد. کاسه به آنانسی گفت که هیچوقت نباید او را بشوید، در غیر این صورت قدرت جادویاش از بین میبرد. آنانسی هر روز دور از چشم خانواده غذای لذیذ میخورد. روزی زن او متوجه شد و کاسه را یافت، آن را شست و برای فروش به بازار برد و به ازای آن میوه و سبزیجات خرید. آنانسی متوجه شد و تا چندین روز چیزی نخورد و حرفی نزد. کمکم دست و پاهایش لاغر و باریک شد، اما شکمش به خاطر آن همه غذایی که خورده بود گرد و قلمبه باقی ماند؛ درست مثل عنکبوت. این کتاب، مجموعهای از هفت افسانة قدیمی جزایر هند غربی با عنوانهای کاسة جادویی، خرگوش و ببر کوچک، چگونه لاک لاکپشت ترک برداشت؟، چگونه «تاکوما» به دردسر افتاد؟، برادر حریص، چگونه ستارگان به آسمان آمدند و «جان» و شیطان است.