گلدان زیبا
داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی / داستانهای آموزنده
یک روز موشی گلدان زیبایی را که خودش درست کرده بود، برای شیرکوچولو هدیه آورد. موشی، گلی را داخل پوستة یک صدف کاشته بود. شیرکوچولو خوشحال شد و دلش خواست گلدان دیگری داشته باشد تا غارش سبز و زیبا باشد. او یک صدف پیدا کرد و با خاک و ماسة ساحل، آن را پر کرد و یک گل سفید در آن کاشت. گلدان شیر، مثل گلدان موشی خیلی زیبا شد. همین که خواست با خوشحالی گلدان را به خانه ببرد، ناگهان همة خاکهای درون صدف با سر و صدا به هوا پریدند و روی سر و صورت شیر ریختند. شیر با تعجب صدف را برداشت و داخلش را نگاه کرد. ناگهان دید که خرچنگی عصبانی از خواب پرید و بینی او را گاز گرفت. این کتاب مصور برای گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.