لینی و قدرت پنهان
داستانهای نوجوانان فارسی - قرن 14
از صبح زود تا الآن دو ساعتی بود که فقط لباس عوض میکرد و مدل موهایش را تغییر میداد؛ اما واقعاً ارزشش را داشت؟ لباس لینی بسیار باشکوه بود، ردای لینی سبز یشمی بلند از جنس ابریشم بود و لباسی که زیر ردا به تن داشت، کاملاً برازنده یک ساحره باوقار بود. مدل موهایی که اگنس برایش درست کرده بود، ساده اما بسیار زیبا و کاملاً با چهره لینی همخوانی داشت. لینی و اگنس به طبقه پایین رفتند، افراد زیادی در آنجا حضور داشتند. حس عجیبی بود استرس، ترس، نگرانی و خوشحالی. لینی فقط لبخند میزد و به راهش ادامه میداد. ادموند راست میگفت دیگر خبری از سکوت نبود، در قصر همهمه و سر و صدا برپا بود و هر کس کاری انجام میداد.