در مسیر تندباد
دختر جوانی که در کودکی پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدهاند، در تمامی دوران زندگی خویش، در پی یافتن توجه و محبت بوده و با اندک ابراز علاقهای جذب شخص مقابل میشود. او با جوانی در دانشکده آشنا شده و بدون هیچ تحقیق و مطالعهای با وی ازدواج میکند و تنها پس از آن است که متوجۀ شخصیت بیمسئولیت او میشود. دختر تمامی تلاش خویش را برای تشویق وی به کار میگیرد، اما نتیجهای حاصل نمیکند. اندکی بعد او به همراه همسر و دو فرزندش به آلمان مهاجرت میکند ولی به دلیل مشکلات فراوان ناچار به بازگشت شده و سرانجام از همسرش جدا میشود. کمی بعد مرد برای آزار همسر، فرزندانش را از وی میگیرد و زن نیز ازدواج میکند. ازدواج مجدد وی نیز با شکست مواجه میشود و او، که از این ازدواج نیز فرزندی دارد، سرانجام هر سه فرزند را نزد خویش میآورد و از شیراز به تهران مهاجرت کرده و زندگی را پی میگیرد.