قاراچوخا
این داستان به زبان ترکی روایت فردی است که در نیمه شبی با همزاد خود که "قاراچوخا" نام دارد روبهرو میشود. قاراچوخا در حین صحبت با این فرد، از ارزشها و آداب انسانیت در زمان گذشته سخن به میان میآورد. سپس ناپدید میشود. این فرد به انگیزهی بازگشت به گذشته به دنبال قاراچوخا میگردد، اما هرگز به او دست پیدا نمیکند.