سبد سفارش شما خالی است!

«کوروش بزرگ»، به دلیل عدم توانایی «نبونید» شاه برای حفظ شهر «بابل»، توانست در سال 539 ق . م آنجا را فتح کند. بابل سرزمینی با آب و هوای ملایم و برخوردار از نعمت‌های زیادی بود. کوروش و بعد از او «کمبوجیه» همیشه پاییز و زمستان را در آنجا به سر می‌بردند. «آراسب» از سوی کمبوجیه مامور رفتن به سرزمین باختر بود تا «بردیا»، شاهزادة پارسیان، را نزد وی بیاورد. بعد از این دستور، ملکه «کاساندان»، به او گفت که کمبوجیه از برادر کوچک‌ترش کینه به دل گرفته است و نباید بردیا را مجبور به آمدن کند، چرا که احتمال آسیب رسیدن به او وجود دارد. این موضوع حوادثی را به دنبال داشت که در ادامة داستان بازگو می‌شود. موضوع این رمان تاریخی، فرجام عشق ناکام کمبوجیه و دختر فرعون است.