من نوعروسام زیر درخت سرو
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان کتاب حاضر، باموضوع اجتماعی و عاشقانه، روایت زندگی دختری به نام «فرشته» است که همراه نامادری خود «صفی» و پدرش حاجی و دو برادرش زندگی میکند. مادر او «ماه بانو» فوت کرده است. «صفی» بارها با او بدرفتاری کرده و او را دختری سر به هوا میخواند و به باد ناسزا میگیرد. «فرشته» نوزده سال دارد و علیرغم بد اخلاقیهای «صفی» و ترسی که از «حاجی» دارد با خود چون مادری مهربان برخورد میکند و در رویاهایش خود را به جای «ماه بانو» قرار میدهد و با «فرشته» به گفتوگوی دلسوزانه مینشیند. او قصد دارد به تهران بیاید و کاری پیدا کرده مستقل شود، در حالی که «صفی» قصد دارد او را به زور، به همسری مردی به نام «عضدی» که دو فرزند پسر دارد، در آورد. وضع کنونی «فرشته» و فاصلهاش با آرزوهایش، موجب سردرگمی او در واقعیت و خیال میگردد.