آمبر براون از حسودی کبود میشود
فرزندان طلاق - داستان / داستانهای اجتماعی / کودکان - راه و رسم زندگی - داستان
پدر و مادر، هیچیک توجهی به دخترشان «آمبر» نمیکنند. مادر بدون آمبر برای دیدن خاله پام به کالیفرنیا میرود و باز بدون آمبر در «دسنیلند» خوش میگذراند. پدر هم وقتی قرار است با او باشد یادش میرود و با غریبهها قرار میگذارد. آمبر اکنون از ناراحتی نمیداند چه کار کند. کتاب حاضر یکی دیگر از مجموعه داستانهای «آمبر براون» است که ناراحتی آمبر را از نحوة رفتار پدر و مادرش با او نشان میدهد.