سوراخی در یک کتاب
موشها - داستان / داستانهای تخیلی
کتابی که سوراخی روی آن قرار داشت. سوراخ کتاب به دنیای اسرارآمیز واقعی منتهی میشود. ژول موش کوچولو و ماجراجو به همراه خانواده در «کتاب با سوراخ» زندگی میکرد. جشن تولد خواهر ژول یعنی «هانویت»، ژول از سوراخ کتاب بیرون رفت و وقتی برگشت از دنیای شگفتانگیز واقعی برای آنها تعریف کرد و در خانه میان ماندن و رفتن به آن طرف سوراخ کتاب اختلاف افتاد. طرفداران مادربزرگ از ناشناختهها وحشت داشتند و طرفداران پدر عقیده داشتند که بیرون از دنیای کتاب خطری آنها را تهدید نمیکند. سرانجام آنها تصمیم گرفتند از یک سبد به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند و به آن طرف سوراخ کتاب بروند. این کتاب برای کودکان گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.