شعر و واقعیت + قطعات عمودی
شعر اسپانیایی - قرن 20م.
شعر و واقعیت، بدانگونه که برای انسان نمود مییابند، گسستن و رها شدن تدریجی از بندها را میطلبند تا بدینترتیب ما را به هستة اساسی آنچه هست یا به نظر میرسد که هست نزدیک کنند. شعر که به مثابة صدای همآهنگ واقعیت، تاریخ و سرگذشت عمیق و متفاوتی است، تقریبا همیشه با تاریخ سطحی در تقابل است. «شعر شیای است که با زبان، ریتمها، باورها و وسواسهای این شاعر یا آن شاعر و این یا آن جامعه ساخته میشود. محصول و فرآوردة تاریخ و جامعهای است، اما شیوة تاریخی بودنش تضادمند است. شاعر چه بخواهد و چه نخواهد، شعر ماشینی است که ضد تاریخ تولید میکند. مبنای عمل شاعرانه، واژگونسازی و دگرگونسازی سیالة زمانی است: شعر زمان را متوقف نمیکند. با آن مخالفسرایی میکند و چهرهای دگرسان از آن میسازد. کتاب حاضر به ترجمة دو اثر از «روبرتو خوارز» ـ نویسنده و شاعر فرانسوی قرن بیستم ـ اختصاص یافته که یکی از آنها «شعر و واقعیت» و دیگری «قطعات عمودی» است. نویسنده درخصوص کتاب قطعات عمودی مینویسد: «تنها خواست این کتاب این است که اقدامی جدید برای باروری قطعهنویسی به مثابة شکل مماس بر شعر و منظری از معماری عمیق و مرموز و آفرینش انسانی باشد».