پسر جنگل
داستانهای تخیلی / شعر کودکان و نوجوانان
در جنگلی بزرگ و سرسبز، پسری قویهیکل و نیرومند زندگی میکرد که طبیعت را خیلی دوست داشت و به حیوانات جنگل کمک میکرد. در آنجا پرندگان بسیاری نیز وجود داشتند که خیلی خوشصدا و زیبا بودند. اما در میان آنها دارکوبی به نام «کاکلی» بود که دایما با منقارش به تنة درختان میزد و سر و صدا ایجاد میکرد. حیوانات جنگل که از این صدا ناراحت بودند، یک روز در غیاب پسر جنگل کاکلی را از جنگل بیرون کردند. اما مدتی بعد متوجه شدند که این کار کاکلی بیفایده نبوده است. آنها که از کردة خود پشیمان شده بودند، از پسر جنگل خواستند کاکلی را بازگرداند. کاکلی که قلب مهربانی داشت، آنها را بخشید و دوباره به جنگل سبز بازگشت.