نمایشنامه عروسکی: بیبی کوچیکه
در این نمایشنامه عروسکی که گاه با نثری آهنگین همراه است، پیرزنی به نام "بیبی کوچیکه" خاطرات دوران کودکی و جوانیاش را به یاد میآورد و همزمان، این خاطرات تجسم مییابند و به صورت عروسکهایی از داخل صندوقچهای قدیمی بیرون میآیند و پس از نقش آفرینی و تداعی سالهای دور زندگی پیرزن، صحنه را ترک میکنند. اما دو خارپشت با حیله و نیرنگ، صندوقچه را میدزدند تا به خیال خود، عروسکهای داخل آن را تصاحب کنند، اما صندوقچه خالی است و آنها شرمنده و خجل میشوند. سرانجام "بیبی کوچیکه" برای آنها توضیح میدهد که آن عروسکها، قصه و زاییده ذهن و خیال او بودهاند.