فصل فراموش شده
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة داستانی با موضوع عاشقانه است. «نادیا» تک فرزند خانواده بعد از حادثة از دست دادن پدر، تنها و منزوی میشود. او به اتّفاق مادرش «شیرین» زندگی میکند. «نادیا» با قبولی در رشتة حقوق، برای تحصیل به گوهردشت میرود و در آنجا با دختری به نام «سحر» آشنا و همخانه میشود. در حالی که نادیا عشقی عمیق با مردی به نام «سروش» را تجربه میکند، سحر عاشق فردی به نام «شهریار» میشود. شهریار برای مأموریت از ایران رفته و به مدت شش سال ناپدید میشود، در این فاصله که سحر باردار بوده، برای حفظ آبرویش مجبور به عزیمت به شهر دیگری شده و فراز و نشیبهای فراوانی را تجربه میکند.