دکتر جکیل و آقای هاید: متن کوتاه شده
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
«دکتر جکیل»، تحت تاثیر این حقیقت که در هر فردی دو موجود، یکی خوب و دیگری بد، با هم به سر میبرند، در صدد برمیآید تا وسیلة تقسیم جسم را به خوب و بد بیابد و موفق هم میشود. او با خوردن مادهای شیمیایی، که خود اختراع کرده، به میل خود میتواند در هر زمان که بخواهد، یکی از دو من خوب یا بد شود. اما او باید احتیاط کند تا اطرافیانش متوجه نشوند که دکتر جکیل مشهور و دلپسند، برخی اوقات به موجودی تبدیل میشود که موقع شب در محلههای کثیف لندن به کودکان و پیرمردان حمله میکند و اعمال ناپسندی انجام میدهد. به همین خاطر برای موجود شوم درونش، که «آقای هاید» نام دارد، اقامتگاه و لباسهایی تهیه میکند. او برای تنظیم وصیتنامهاش نزد دوستش «آترسون» محضردار میرود. این امر، اتفاقاتی را به دنبال دارد که در ادامة داستان بازگو میشود. موضوع داستان حاضر اثر «رابرت لویی استیونسن» ـ نویسندة انگلیسی قرن نوزدهم ـ نوعی آسیبشناسی روانی یک شخصیت دوپاره است. یک سال پس از انتشار این اثر، نمایشنامهای بر اساس آن در انگلستان و آمریکا به روی صحنه رفت و بعدها فیلمها و سریالهای بسیاری نیز از آن ساخته شد.