نوشی شلخته نیست
داستانهای تربیتی
«نوشی» خیلی ناراحت است زیرا معلمش از او خواسته روز بعد به همراه مادرش به مدرسه بیاید تا دربارة بینظمیهای او با مادر صحبت کند. نوشی در حال انجام تکالیفش است که ناگهان عروسک پستانکدار، گربه و موش روی جلد دفتر دیکته، که حالا پاره شده، و جوجة کتاب ریاضی ـ که از صفحة کتاب جدا شده ـ همگی با هم به صدا درمیآیند و از دست نوشی شکایت میکنند. تراش نیز که در شلوار گره خوردة نوشی گیر کرده با سختی خود را بیرون میکشد و از کارهای نوشی شکایت میکند. آنها از کارهایی که نوشی با آنها کرده صحبت میکنند و نوشی سرانجام از کارهای خود پشیمان میشود و تصمیم میگیرد آنها را به سر جای خود بازگرداند و از این به بعد مواظب آنها باشد. در این داستان تربیتی کودکان با بینظمی و عواقب آن آشنا میشوند.