عاشقم باش
داستانهای فارسی - قرن 14
«لیلا» و «شقایق» در سانحۀ تصادف پدرشان را از دست میدهند. پدر آنها در گذشته با برادرش عهد بسته که لیلا را به همسری پسر وی «سعید» درآورد. اما بعد از فوت پدر، لیلا علاقهای به ازدواج با سعید از خود نشان نمیدهد و مخالفت او باعث برهم خوردن روابط دو خانواده میشود. پس از این، سعید برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور میرود و لیلا به پسری متمول با نام «احسان» ازدواج میکند. بعد از چند سال سعید از سفر بازمیگردد و بار دیگر به لیلا ابراز علاقه میکند. لیلا به زندگی راحت خود پشتپا زده و از احسان درخواست طلاق میکند. احسان در عین ناباوری با پافشاری لیلا مجبور میشود او را طلاق دهد. از سوی دیگر شقایق نزد احسان رفته به او ابراز علاقه میکند. احسان او را از خود میراند و این آغاز ماجراهای جدیدی است.