قصههای شیرین برای بچههای شیرین: ویژه متولدین آبان
داستانهای کوتاه فارسی / داستانهای حیوانات
کتاب مصور حاضر دربردارنده داستانهای آموزنده کوتاه برای گروه سنی «ج» است. در داستان راسو و زاغ میخوانیم: روزگاری در مرغزاری، زاغی برسر درختی آشیان کرده بود. روزی راسویی از آن نواحی میگذشت. چشمش به درخت افتاد. جایی بسیار زبیا و دلنشین و در نهایت امنیت و آرامش به نظرش آمد و علاقهمند شد که در آنجا مسکن گزیند. پس تصمیم گرفت در آنجا خانه بسازد. زاغ از دیدن راسو در پای درخت که خود بربالای آن آشیانه داشت بسیار آشفته و مضطرب شد. پس تصمیم گرفت که او را از اقامت در همسایگی خویش منع کند واجازه ندهد که آرامش زندگیش به هم بخورد. هدف نگارنده در این داستان کوتاه این است که یادآوری میکند که همیشه علاج واقعه را قبل از وقوع آن پیدا کنیم و نگذاریم فرصت از دست برود.