کدوی آوازخوان و چند افسانه‌ی دیگر

کدوی آوازخوان و چند افسانه‌ی دیگر

افسانه‌های عامه

پیرزن تنهایی با سگ سفید بزرگش زندگی می‌کرد. یک روز صبح زود، پیرزن تصمیم گرفت به دیدن دختر بزرگش که در بالای کوه زندگی می‌کرد، برود. پیرزن سگ را تنها گذاشت و به راه افتاد. دیو گرسنه‌ای داخل یک غار، روی کوه زندگی می‌کرد. صدای پای پیرزن را شنید و راهش را بست و خواست تا او را بخورد. پیرزن به او گفت که به خانة دخترم می‌روم و حسابی غذا می‌خورم تا چاق و چله شوم، بعد پیش تو برمی‌گردم، آن‌وقت تو مرا بخور، دیو پذیرفت. پیرزن به خانة دخترش رفت و غذاهای خوشمزه خورد و چاق و چله شد. پیرزن ناراحت شد که سنگین شده است، به همین دلیل با کمک دخترش کدو حلوایی بزرگی را خالی کرد و داخل آن رفت و دختر از بالای کوه او را قل داد. مسافرت در کدو، برای پیرزن جالب بود و شروع به آواز خواندن کرد. دیو او را دید و دستور داد پیرزن بیرون بیاید. اما پیرزن به او گفت کلمة سحرآمیز را باید بگوید. کلمة سحرآمیز: «بیا اینجا سگ بزرگ و سفیدم» بود. دیو با صدای بلند کلمة سحرآمیز را چندبار تکرار کرد و سگ بزرگ و سفید پیرزن جستی زد و دیو را تا مسافت زیادی دبنال کرد و بعد از آن در حالی که سگ کدو را قل می‌داد و پیرزن آواز می‌خواند به خانه رسیدند. این کتاب از مجموعة «افسانه‌های مردم دنیا» است که برای گروه سنی «ب» و «ج» و با عنوان‌هایی از کوراتکوی وحشتناک، خرس گندة خرابکار و یک عالمه ماهی به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 800 تومان
نویسنده:

جودی سییرا

تصویرگر:

والری گورباچف

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.2

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

16

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789646993655

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه