موش کوچولو، وقت خوابه
خواب - وقت - داستان / موشها - داستان
آن شب موش کوچولو هر کاری میکرد نمیتوانست بخوابد، او از این موضوع خیلی ناراحت بود برای همین به سراغ مادر، پدر و برادرش میرود. هر کدام از آنها راهکاری را برای خوابیدن موش کوچولو ارائه میدهند. موش کوچولو یکییکی راهکارها را امتحان میکند اما باز هم نمیتواند بخوابد. تا اینکه او تصمیم میگیرد نزد مادربزرگش برود شاید او راهحل مناسبی برای خوابیدن موش کوچولو داشته باشد.