گاهی خنده، گاهی گریه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب مصوّر حاضر، ماجرای مردی به نام «فرهنگی» است که ناخواسته درگیر حوادث غیرقابل پیش بینی میشود. فرهنگی در یک مجلّه کار میکند. همکار هشتاد سالة وی، «ایرانی» فوت میکند. ایرانی هرگز ازدواج نکرده، امّا دختر جوانی به نام «سیما» را از کودکی سرپرستی کرده است. هیچ کس به تنهایی حاضر به کفن و دفن ایرانی نمیشود. همکاران هرکدام به نحوی اجرای مراسم ختم را برعهده میگیرند. فرهنگی ناخواسته مسئول سیما خانم شده و ورود فردی به نام «نادری» به عنوان خواستگار سیما به ماجرا و تصادف او، حوادث فراوانی را برای فرهنگی رقم میزند.