دهل
داستانهای فارسی - قرن 14
«ریما»، دختر ناز پرورده و یکدانة خانواده که مورد توجه همه افراد فامیل قرار دارد، بدون آنکه خود بخواهد و یا حتی متوجه باشد، عاشق پسر همسایه گردیده و سعی در جلب توجه او به سوی خود دارد. «رادین» جوان هم به ریما علاقه زیادی دارد، اما غرور و شخصیت وی مانع از بیان هر گونه محبت و عشق است. او تنها از دور ریما را تحت نظر داشته و گاه در مواقع اضطراری به صورت ناشناس به کمک دختر میشتابد. آن دو فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر میگذارند تا بالاخره به علاقه متقابل یکدیگر پی برده و با هم ازدواج میکنند و زندگی سعادتمند آنها، پس از پنج سال، با به دنیا آمدن دو فرزند دوقلو زیباتر میشود.