خرسی، روی لگن بنشین!: قصهای دربارهی تمرین دستشویی رفتن
خرسها - داستان / داستانهای تخیلی / مستراح - آموزش
یک روز صبح باباخرسی، خرسی را بیدار کرد. بعد از او خواست تا روی لگن بنشیند و دستشویی کند. اما خرسی قبول نمیکرد. باباخرسی او را بیرون فرستاد تا بازی کند، خرسی هم رفت. او خیلی دوید و بازی کرد. ناگهان یاد لگن افتاد و به سرعت به سمت خانه دوید. سرانجام سر موقع به لگن رسید و توانست در لگن دستشویی کند. کتابچة حاضر از مجموعة «خرسی و باباش»، مشتمل بر یک قصة کوتاه دربارة تمرین دستشویی رفتن برای کودکان گروه سنی «الف» است.