شاهزاده و گدا
داستانهای آمریکایی - قرن 19م.
کتاب حاضر، داستانی است که در آن «تام کنتی» کوچکترین پسر یک خانواده گدا است و بنابراین با آدمهایی که جامعه آنها را پسزده زندگی میکند. او همیشه در فکر زندگی بهتر است و کشیش محلی هم او را تشویق میکند و به او خواندن و نوشتن یاد داده است. یک روز که «تام» اطراف دروازههای قصر پرسه میزد شاهزاده کمسالی را میبیند. نگهبانان «تام» را میزنند تا او را دور کنند تا اینکه شاهزاده به آنها فرمان میدهد که از این کار دست بردارند. بعد از «تام» دعوت میکند که به داخل قصر بیاید. این دو شیفته تفاوتهای سبک زندگی یکدیگر و درعینحال شباهتهای ظاهری که به همدیگر دارند، میشوند. پسرها تصمیم میگیرند که نقشهایشان را با هم عوض کنند.