جهان پهلوان فرزند ایران
تختی، غلامرضا، 1346 - 1309
کتاب حاضر، روایتی داستانی از زندگی جهانپهلوان «تختی» است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «انگار غمی در سینهاش سنگینی میکرد. ناگهان در گوشه میدان چشمش به آن مادر پهلوان هندی افتاد. هنوز زمزمه آن مادر از خاطرش نرفته بود. یکلحظه تصمیم خود را گرفت. مرم لحظهشماری میکردند تا پیروزی «پوریا» را جشن بگیرند. پهلوان هندی مدام رجز میخواند، آمادگیاش را به همگان نشان میداد. مسابقه شروع شد. پهلوان هندی جرئت نزدیک شدن به «پوریا» را ندارد».