بغض غزل

بغض غزل

داستان‌های فارسی - قرن 14

«سهیل» 25 سال داشت و یک سال از «نیما»، برادر «غزل» و «عسل» بزرگ‌تر بود. او از دوران کودکی با نیما بزرگ شده بود، چرا که مادر و پدرش را از دست داده بود. پدر نیما بسیار به او علاقه داشت و او به راحتی در خانة آنها رفت و آمد می‌کرد و با اعضای فامیل صمیمی بود. یکبار آنها به مهمانی فارغ‌التحصیلی یکی از دوستانشان با نام «صفورا» دعوت شده بودند. «مهرشاد» و «آرمان» در آن مهمانی ساز می‌زدند و می‌خواندند. کار آنها واقعا معرکه بود و چند نفر را در آن جمع به گریه انداخت. در گلوی غزل هم بغض عجیبی نشسته بود. ناگهان نگاه او با نگاه سهیل گره خورد؛ غم عجیبی در چشم‌های او نقش بسته بود که غزل تا آن لحظه با آن روبه‌رو نشده بود. بعد از آن اتفاقاتی به وقوع پیوست که مسیر زندگی آن دو را تغییر داد.

قیمت چاپ: 16,000 تومان
نویسنده:

فرخنده موحدراد

ناشر:

پرسمان

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1393

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

484

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642835409

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف