داروی مورد نیاز، یا، "رحیم"
«شریف» و پدرش برای نماز صبح از خانه به مسجد میرفتند. در راه، به خانة «عمو حامد» رسیدند و خواستند او را صدا بزنند تا به همراه یکدیگر به مسجد بروند. اما متوجه شدند که عمو حامد بیمار است. سپس به دنبال «دکتر عادل» به مسجد رفتند. دکتر عادل، عمو حامد را معاینه کرد و پدر شریف از دکتر خواست تا هرچه دارو لازم است بنویسد وشفای او را از خداوند خواست، و سپس گفت خداوند نسبت به بندگانش «رحیم» است. آنگاه شریف و پدرش برای گرفتن نسخه به داروخانه شبانهروزی رفتند. در راه شریف از پدرش خواست تا معنی «رحیم» را برایش توضیح دهد. بدینترتیب شریف با معنای رحیم، یکی از صفات خداوند، آشنا شد. در این مجلد از مجموعة «اسما الله الحسنی» یکی دیگر از نامهای نیک خداوند یعنی «رحیم» معرفی شده است.