بازی در شب
"بازی در شب "حکایت دوستی دو کودک به نام "یاور "و "سالار "است .این دو در تنهایی بزرگ میشوند و از این رو، رابطه عاطفی خاصی بین آنان پدید میآید . "یاور "در خانه مهر و عاطفهای نمیبیند و ناگزیر به شعر و ادب رو میآورد . او قصه و شعر میگوید" .سالار "بیسواد است و از گردو فروشی و کلیدسازی زندگی میگذراند .او دست به دزدی میزند و اموال دزدی را به فقرا و بیچارگان میبخشد و به همین دلیل بارها به زندان میافتد" .یاور "از طرفی آرزوی پرواز دارد و در اندیشه ساخت هواپیماست .او بسیار کتاب میخواند و از نمونهها الگو برداری میکند، اما سرانجام درمییابد ساخت یک هواپیما در شهری چون همدان امکانناپذیر است و از این رو سرخورده میشود و خود را تنهاتر از قبل حس میکند" .سالار "نیز از دزدی خسته شده دچار یاس و تنهایی میشود و ...