خانه بدنام (مجموعه داستان)
«میمی» یکی از دختران خانة بدنام است. این خانه محل رفت و آمد جوانان بدنام بود، و از این رو به خانة بدنام شهرت یافته است. روزی میمی با احمد دیدار کرده و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. اما احمد از این که با دختری از خانة بدنام ازدواج کند میترسد و این پیشنهاد را رد میکند. پس از گذشت سالها از این ماجرا، زمانی که میمی به پنجاه سالگی رسیده و برای دریافت حقوق مستمری همسرش ـ که اکنون فوت کرده ـ به ادارة بیمه مراجعه کرده است ناگهان با احمد ـ که اکنون ناظر کل کارمندان بیمه است روبهرو میشود. احمد با مشاهدة میمی خاطرات گذشته را در ذهن مرور میکند. خانة بدنام نام یکی از داستانهای مجموعة حاضر و از داستانهای «نجیب محفوظ» ـ نویسندة لبنانی ـ است. عناوین برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارت است از: رویای نیمهشب؛ رنگینکمان؛ ترس؛ خاکستر؛ لوناپارس؛ و روز پرازدهام.