بیسکویت نیم خورده
در داستان حاضر، در یک روز پاییزی، منطقهای از تهران صدها متر به زیر زمین میرود. "عارف"، دانشجویی است که عاشق "نازنین" یکی از کارکنان دانشکدهای است که به زیر زمین رفته و به دنبال او میگردد؛ اما چون او را نمییابد، مطمئن میشود که حفره او را هم بلعیده است. عارف راهی مییابد و به زیر زمین میرود و...