خوشههای اقاقیا
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «چشمم به کلمه بزرگ مادر زیر عکس زنی همسن مادرم میافتد. دو کتاب را برمیدارم. همراه کتاب کوچکم بهطرف پدر میدوم. کتاب کوچکم را باز میکنم. برای اینکه پدر خوشش بیاید، با صدای بلند میخوانم. جرقهای جلوی چشمم زده میشود. انگار کسی توی گیجگاهم تلنگر میزند».