سرچشمه‌ی نور

سرچشمه‌ی نور

یک روز، هنگامی که پیام از مدرسه به خانه آمد، در فکر بود. معلم از آنها خواسته بود، دربارة جمله‌ای انشا بنویسد. جمله این بود: «آب چشمه‌ها از قلب زمین جاری می‌شود و از شکاف سنگ‌های سخت می‌گذرد و مجاری آن به گل‌ولای مسدود نمی‌شود». مادر پیام برای فهماندن این موضوع معنوی، داستان پسرکی دوازده‌ساله به نام امید را تعریف کرد. امید پسری کنجکاو بود و وقتی از کنار رودخانه می‌گذشت، دربارة چیزهای مهمی فکر می‌کرد. آنها همسایه‌ای فهیم به نام آقا نادر داشتند. در پی حوادثی آقا نادر و امید تصمیم گرفتند به سرچشمة رودخانه بروند. سرچشمة رودخانه، سر کوه سینا بود که بسیار دور از روستا بود. امید و آقا نادر سوار بر اسب برای دیدن سرچشمه رفتند. مادر پیام در قالب داستان امید، سعی در فهماندن مسایل معنوی به او داشت. این کتاب برای گروه سنی «ج» به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
ویراستار:

مهوش معصومی

ناشر:

قاضی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1390

نوبت چاپ:

3

تعداد صفحات:

32

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005104783

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف