موانع رشد در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی
نویسنده در پژوهش حاضر تلاش میکند که به این پرسش، پاسخ گوید" :چرا علیرغم وجود فضای نسبتا باز سیاسی که در فاصله سالهای 1320تا 1332به وجود آمد، دمکراسی در ایران نهادینه نشد؟ ."پاسخ کوتاه وی چنین است" :عمر این دوره بسیار کوتاه و کم بوده است .به علاوه ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه ایران سنتی بوده و اجازه تحقق جامعه مدنی را نمیداده است ." بنابراین موضوع اصلی تحقیق حاضر شناخت موانع رشد جامعه مدنی در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی است که با روش تحلیلی ـ تاریخی در چهار فصل سامان یافته است .در فصل اول به کلیات و مفاهیم و تعاریف جامعه مدنی از دیدگاه متفکرین پرداخته شده که از آن جملهاند :هابز، روسو، لاک، فرگوسن، هگل، مارکس، گرامشی و هابرماس .مولف در فصل دوم به بررسی تاریخی زمینههای شکل گیری فرهنگ غیر جامعه مدنی (استبدادی یا مطلق گرایی) در ایران روی آورده عواملی چون مسئله کمبود آب، عشیره گرایی، گفتمان سیاسی پاتریمونیالیستی و تمرکز قدرت در دست دولت را موانع اصلی بر شمرده است .در فصل سوم وضعیت عمومی ایران مقارن کودتای 28مرداد 1332بررسی شده است و در فصل چهارم موانع تحقق جامعه مدنی در ایران در عصر دیکتاتوری، با این موضوعات شناسایی و تحلیل گردیده است :سلطنت محمدرضا شاه، فرهنگ سیاسی، طبقات اجتماعی، مجلس، احزاب سیاسی، دیوان سالاری، ساواک و ارتش و استبداد .کتاب با نتیجهگیری از مباحث و کتاب نامه به پایان میرسد .