وقتی بابا کوچک بود: خیلی مرتب و منظم بود
یک روز پسر سرگرم بازی و نقاشی بود که متوجه میشود پدر با تعجب به وسایلش نگاه میکند. سپس پدر کنارش مینشید و یکی از خاطرات دوران کودکیاش را برای او بازگو میکند. پدر میگوید که چگونه هنگام کودکی بچهای منظم بوده و چگونه مورد تحسین دیگران قرار میگرفته است... پدر که آرزو دارد پسرش نیز مانند او منظم باشد به او کمک میکند تا وسایلش را در جای خودشان بگذارد. این داستان اجتماعی با موضوع «کودکان و انضباط» به همراه تصاویری طنز در جلد هشتم از مجموعة «وقتی بابا کوچک بود» به چاپ رسیده است. مخاطبان کتاب گروه سنی «ب» هستند.