کرم صفحهی نهم
داستانهای تخیلی / کرمها - داستان
کودکان گروه سنی "ب" در این کتاب مصور و رنگی این قصه را میخوانند: کتابی که مدتی بازنشسته بود، چند کرم در صفحات او پیدا میشود؛ کرمهای جور به جوری که از کلمههای کتاب میخوردند و پروار میشوند. در هفت صفحهی کتاب به ترتیب کرمهای مغرور، خیس، تنبل، خودخواه، غرغرو، قدرتطلب، و مردمآزار به سر میبرند. اما در صفحهی نهم کرمی زندگی میکرد که هیچیک از ویژگیهای زشت یاد شده را نداشت. او از تاریکی کتاب و اخلاق زشت کرمهای همسایه غصه میخورد. او یک روز آنقدر غصه خورد که احساس کرد سر دمش داغ داغ شده است. کرمهای دیگر که در تاریکی به سر میبردند، از سرخی و درخشش دم آن کرم ترسیدند و فرار کردند. اما کرم صفحهی نهم به قدری کتاب را روشن کرد که به یک کرم شبتاب تبدیل شد.