چند لحظه تا نیمه شب
این داستان نمادین دربارهی پادشاهی است با نام "عشق" که صاحب دو پسر با نام "قلب" و "ذهن"؛ است. روزی شاه عشق پسرانش را فراخوانده و به قانونی در زندگی اشاره میکند و آن این است که "قلب" همواره باید به همهی مخلوقات، عشق را هدیه کند و "ذهن" باید همواره از هم اکنون تا ابدیت یکی از نامهای خداوند را که بیشتر دوست دارد، تکرار کند. بر این اساس، دو پسر ماموریت خود را آغاز میکنند، اما در همان ابتدا به بازی و سرگرم شدن به نفس خویش مشغول میشوند و...