من ژنرال تنبلها نیستم
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان روایتی از زندگی در شرایط سخت و دشوار است. بچهها با اینکه چند هفتهای از شروع مدارس میگذرد اما هنوز معلم ندارند؛ تا اینکه معلم جدید به مدرسه میآید. «شکوری» یکی از بچههای کلاس در همان بدو ورود معلم را اذیت میکند اما خانم معلم صبوری میکند و به او چیزی نمیگوید. روزها میگذرد؛ خانم معلم هر وقت سر کلاس درس میدهد برای مثالهایش همیشه از سه نفر یاد میکند «داوود»، «جاوید» و «حمید» ... همه ما کنجکاو شدهایم تا بدانیم این سه نفر چه کسانی هستند و چه نسبتی با خانم معلم دارند... .